- فتنه نشان
- آنکه فتنه و آشوب را فرومی نشاند و آرامش را برقرار می سازد
معنی فتنه نشان - جستجوی لغت در جدول جو
- فتنه نشان
- آشوب نشان آن که آشوب را فرو نشاند آنکه سبب خفتن فتنه و برقراری آرامش گردد
- فتنه نشان ((~. نِ))
- آرام کننده آشوب و غوغا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جواهر نشان
آنچه بر آن دانه های جواهر نشانده باشند، دانه نشانده، مرصع، جواهرنشان
فتنه شدن بنگرید به فتنه شدن فتنه شدن فریفته گشتن عاشق شدن
مفتون شدن، فریفته شدن، شیفته شدن
دلباختن، شور بر پا شدن، بر سر زبان ها افتادن فریفته گشتن سخت پابند کسی یا چیزی شدن مفتون شدن، شور و غوغا بر پا شدن